Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری فارس- گروه سینما: حداقل از سال ۱۳۲۸ به این سو ما در ایران به طور جدی صنعت سینما داشته‌ایم اما در جهانی که حتی بزرگترین کشور تولیدکننده فیلم، یعنی آمریکا هم برای رساندن صنعت فیلمسازی‌اش به سودرسانی، نیازمند بازارهای خارجی است، ما در خارج از مرزهایمان هنوز به یک توفیق سیستماتیک نرسیده‌ایم و موارد استثناء هم چندان روی کلیت ماجرا تاثیرگذار نبوده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سینمای ایران تا قبل از دهه ۳۰ به طور کل ۱۳فیلم تولید کرده بود اما این رقم تا زمان پیروزی انقلاب به نزدیک ۱۲۰۰ فیلم رسید. پس از انقلاب هم حدود ۲هزار فیلم دیگر ساخته شدند؛ اما بررسی میزان سودآوری فروش این آثار در خارج از کشور، چه قبل از انقلاب و چه پس از آن، ما را متوجه یک ضعف راهبردی و ساختاری عمیق در سیستم توزیع‌مان و نوع تعامل با بازارهای جهانی می‌کند.

ایران در میان تمام کشورهای جهان که تا به حال فیلمی را خارج از مرزهایشان نمایش داده‌اند، به‌لحاظ میزان فروش در بازارهای بین‌المللی، رتبه پنجاه‌وسوم را دارد. این رتبه با ۸۴ فیلم به دست آمده که تعداد زیادی از آنها به واقع ایرانی نیستند و تعداد دیگرشان فیلم‌های زیرزمینی محسوب می‌شوند که در خود کشور نمایش داده نشده‌اند. به‌طور مثال در سال ۱۹۷۶ اورسن ولز فیلمی را در فرانسه می‌سازد که یکی از سرمایه‌گذاران آن ایرانی بوده و این فیلم را به‌عنوان اثری از سینمای ایران که در جهان نمایش داده شده، محاسبه کرده‌اند یا در میان این ۸۴ فیلم، آثاری که اصطلاحا ضدایرانی شناخته می‌شوند هم هستند که با‌ انگیزه‌های سیاسی ساخته شده‌اند و توسط بانک‌های اطلاعات سینمایی، جزء آثار ایرانی به‌حساب آورده می‌شوند.

این نوع آثار را اگر از فهرست فروش‌مان در خارج از کشور حذف کنیم، رتبه ایران بازهم پایین‌تر خواهد آمد. باید توجه کنیم که اصولا در دنیا کشورهای زیادی صاحب صنعت سینما نیستند و چنین رتبه‌ای در واقع قعر جدول به‌حساب می‌آید. این‌ها همه البته برای قبل از آن است که فروش انیمیشن «پسر دلفینی» در روسیه، تمام رکوردهای فروش در سینمای ایران را جابجا کند.

بزرگترین مشکل ما در تمام این سال‌ها تصوری بود که از بازارهای جهانی داشتیم و نوع هدف‌گذاری‌هایی که بر اساس این تصور، برای ساختار سینمایمان تعریف می‌کردیم. سینمای جشنواره‌ای ایران که با به وقوع پیوستن انقلاب اسلامی توانست جلوه‌های قوی‌تر و بهتری هم پیدا کند، پس از مدتی تبدیل شد به همه آن چیزی که ما از حضور در عرصه جهانی سینما تصور می‌کردیم.

جشنواره‌های هنری اروپا عموماً فیلم‌هایی را به خود راه می‌دادند یا از آنها تقدیر می‌کردند که با هزینه کم ساخته می‌شدند و سعی داشتند در فرم و گاهی محتوا، آلترناتیوی برای سینمای تجاری آمریکا باشند. به عبارتی این جشنواره‌ها مدعی حمایت از فیلم‌های خارج از جریان اصلی بودند که به گسترش خلاقیت کمک می‌کردند. این دوگانه بین سینمای جریان اصلی و سینمای هنری تا پایان جنگ سرد و آغاز تک‌قطبی شدن دنیا ادامه داشت و بعد از آن رفته‌رفته فضا تغییر کرد. از آن ببعد، این جشنواره‌ها هم رنگ و بوی سیاسی بیشتری گرفتند چنانکه حتی گاهی به وضوح فیلم‌هایی را با اینکه فاقد کمترین ارزش‌های هنری هم بودند، در جایگاه برترین اثر یک دوره از جشنواره می‌نشاندند. حتی با فرض اینکه این جشن‌ها و جشنواره‌ها به‌طور مطلق عاری از ایده‌های سیاسی باشند، باز هم می‌شود توجه کرد که تمرکز روی آنها به عنوان تنها دریچه سینمای ایران به بازارهای جهانی، چگونه به فیلمسازی داخل کشور جهت‌دهی می‌کند.

این منتج به تولید سیل فیلم‌هایی شد که برای مخاطبان محدود ساخته شده‌اند و فقط ممکن است جایزه‌ای که می‌گیرند، برای شخص سازنده‌شان منفعتی به بار بیاورند اما داخل چرخه صنعتی سینما هیچ اهمیتی پیدا نمی‌کنند. تنها چیزی که از این فیلم‌ها به دست می‌آمد، عناوینی بود که برای عده‌ای به‌خصوص، شوق‌‌آور بود؛ جایزه‌های رنگارنگ جشنواره‌های اروپایی. این‌ها اما برای ما بازار درست نمی‌کرد. بازار حقیقی جای دیگری بود و هست. مثلا در سال گذشته میلادی، یعنی بازه دوازده‌ماهه ۲۰۲۱، بازار اکران چین با ۴۷.۲۶ میلیارد یوان (۷.۴۱ میلیارد دلار)، ۴۴درصد از کل فروش جهانی را به خود اختصاص داد. در همان سال کرونایی، ده سریال برتر رمضانی که توسط سوریه جنگ‌زده ساخته شده بودند، در مجموع حدود نیم‌میلیارد نفر مخاطب داشتند که این بخشی از بازار کشورهای عربی را به ما نشان می‌دهد.

سریال‌ها و فیلم‌های ترکی در بسیاری از نقاط جهان مخاطبان خیره‌کننده‌ای پیدا کردند و بازارهایی را به ما نشان می‌دادند که تا به حال به چشم‌مان نیامده بود؛ مثلاً پاکستان. غیر از این‌ها، بازار هند، بازار روسیه، بازار آفریقا و بسیاری از بازارهای چشمگیر دیگر همه از نظر ما دور مانده بودند چرا که ذهن متمرکز در جشنواره‌های اروپایی، هیچ‌گاه سر بر نمی‌گرداند تا آنها را ببیند. غفلت از این بازارها نوعی خودتحریمی است. بعد از جنگ روسیه و اوکراین، کمپانی‌های آمریکایی بازار روسیه را ترک کردند و تولیدات خود این کشور هم کفاف مخاطبان را نمی‌داد. حالا روس‌ها که دشمنان زیادی پیدا کرده بودند، باید از دوستان‌شان فیلم می‌خریدند.

الکساندر گوربونوف، منتقد تلویزیونی و خبرنگار آژانس تلویزیونی شرکت تلسکوپ می‌گوید: «ورود خدمات از کشورهای دوست به روسیه (کشورهایی مثل چین و هند) امکان‌پذیر است، اما نیاز به سرمایه‌گذاری‌های بسیار قابل‌توجهی در تبلیغ این نوع محتوا وجود دارد. فراموش نکنید که اغلب، محتوای چنین پلتفرم‌هایی بسیار خاص است و فقط برای مصرف در کشور مبدا طراحی شده است. بدون آگاهی از تاریخ آن کشور، سنت‌ها و کدهای فرهنگی آن، بسیاری از پروژه‌ها برای روس‌ها نامفهوم خواهند ماند.» این‌ها به زبان ساده یعنی علیرغم مناسبات سیاسی همسو با این کشورها، تفاوت‌های فرهنگی، آثار سینمایی آن کشورها را برای مخاطبان روس نامفهوم یا نامأنوس می‌کند. کشور ایران اگرچه جمعیتی مثل هند یا چین ندارد که فروش داخلی فیلم‌هایش را تضمین کند و اگرچه تعداد فارسی‌زبانانی که قدرت بلیت خریدن دارند، در منطقه آسیا به اندازه کافی نیست، اما یک خصوصیت ممتاز که به سینمای ایران می‌تواند کمک فراوانی بکند، همخوانی آن با فرهنگ‌های مختلف است.

فرهنگ ایرانی هم برای کشورهای عربی قابل درک است، هم در شبه‌قاره هند، هم آسیای میانه، هم چین و شرق آسیا و هم کشورهای غربی و البته کشورهای آفریقایی. از این رو، فیلم‌های ایرانی خیلی راحت‌تر از فیلم‌های هندی یا چینی می‌توانستند به بازار روسیه راه پیدا کنند و پسر دلفینی تحقق این ایده بود. پس از روسیه، می‌توان این ایده را در بسیاری از کشورهای همسایه یا دوست هم امتحان کرد و نتیجه‌اش را دید. اجداد ایرانی ما از زنگبار در جنوب آفریقا تا شرق آسیا مبادلات تجاری و فرهنگی داشته‌اند و این اندوخته تاریخی حالا می‌تواند به ما کمک کند.

بعد از چهار دهه بالاخره این تغییر ریل قرار است رخ بدهد و سفر اخیر محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی به روسیه و عقد قراردادهایی بسیار امیدبخش با سرمایه‌گذاران مختلف روس که گازپروم، غول گازی دنیا و شرکتی که تنها استخراج نفت آن از استخراج نفت ایران در حال حاضر بیشتر است، بخشی از این چشم‌انداز را نشان می‌دهد. علاوه بر آن قرار است در آینده قرارداد‌های متعددی با کشورهای مختلف منطقه و جهان در خصوص مناسبات سینمایی منعقد شوند که همه آنها متوجه بازار واقعی هستند، نه سینمای گلخانه‌ای با مخاطبان محدود. این تغییر ریل شاید چند دهه بعد اثرات و نتایج خودش را نشان بدهد و اگر کمی دیرتر اتفاق می‌افتاد، ممکن بود با سقوط تولید فیلم در سینمای ایران و از دست رفتن هسته مرکزی سینما مواجه بشویم.

سینمای هنری و تجربی یا همان سینمایی که می‌تواند پیشنهاد دهنده ایده‌های نو به باقی ساختار سینما باشد هم در صورتی خواهد توانست به شکلی مفید روند خودش را ادامه بدهد که در کنار یک چرخه صنعتی و اقتصادی پویا قرار بگیرد؛ همچنان که فیلمسازان آمریکایی، کره‌ای، ترکی و خیلی از کشورهای دیگر که صنعت تجاری پویایی دارند، در عرصه هنری و جشنواره‌ای هم بهتر دیده می‌شوند و حتی عمدتا نیازی به باج‌دادن‌های سیاسی ندارند.

انتهای پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: سینمای ایران سینمای تجربی سینمای ایران جشنواره ها فیلم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۱۹۳۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۳ جایزه و یک تقدیر از سینمای ایران در جشنواره مسکو

چهل و ششمین جشنواره بین‌الملی فیلم مسکو به کار خود پایان داد و فیلم «آه سرد» موفق به کسب جایزه بهترین کارگردانی شد و جایزه بهترین مستند هم به «رُخ» رسید.

به گزارش ایسنا، چهل و ششمین جشنواره فیلم مسکو از ۱۹ تا ۲۶ آوریل (۳۱ فروردین تا ۷ اردیبهشت) در روسیه برگزار شد و در شب اختتامیه فیلم «آه سرد» به کارگردانی ناهید عزیزی صدیق جایزه سنت جورج نقره‌ای بهترین کارگردانی بخش مسابقه اصلی، جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و تقدیرنامه نتپک (شبکه ارتقای سینمای آسیا و اقیانوسیه) شد و همچنین جایزه بهترین مستند این رویداد سینمایی هم به «رُخ» ساخته سام کلانتری رسید.

در جشنواره مسکو امسال هم جایزه سنت جورج طلایی بهترین فیلم این رویداد سینمایی نیز به فیلم مکزیکی «شرم» ساخته «میوئل سالگادو» رسید.

«آهو» ساخته هوشنگ گلمکانی، «رُخ» ساخته سام کلانتری در بخش مسابقه آثار مستند، «سرد روشن» ساخته علی دارایی و «تاکسیدرمیست» ساخته سوسن سلامت و بهزاد علوی در بخش مسابفه فیلم های کوتاه و انیمیشن کوتاه «پیچ تاریخی» به کارگردانی میلاد محمدی و سریال «پوست شیر» برادران محمودی دیگر آثار ایرانی جشنواره مسکو امسال بودند.

چهل و ششمین جشنواره بین‌المللی فیلم مسکو در بخش ویژه‌ای نیز به مرور آثار داریوش مهرجویی کارگردان فقید ایرانی پرداخت و فیلم‌های «هامون»، «گاو»، «درخت گلابی»، «لیلا»، «پری» و «اشباح» از جمله آثار این کارگردان فقید ایرانی به نمایش گذاشته شد.

جشنواره مسکو امسال طی هشت روز برگزاری میزبان نمایش ۲۴۰ فیلم از ۵۶ کشور بود. این جشنواره در سال ۱۹۳۵ تأسیس شد که آن را به دومین جشنواره قدیمی فیلم جهان پس از ونیز تبدیل می‌کند. جشنواره مسکو در ابتدا به صورت دوسالانه برگزار می‌شد اما از سال ۱۹۹۵ رویدادی سالانه شد، اگرچه در سال های ۱۹۹۶ و ۱۹۹۸ برگزار نشد.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار
  • (ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟
  • از آمار فروش هفته گذشته چه می‌دانید؟/ پرفروش‌ترین اثر غیرکمدی
  • جنبه‌های اقتصادی مالكیت فكری مغفول مانده است
  • رابطه این فیلم با ماجرای قتل بابک خرمدین | اسم فیلم را عوض کردم تا...
  • عاشقانه شمس و مولانا رکورد کمدی‌ها را زد/تغییر ناگهانی دبیر اقوام
  • وزیر صمت: با وجود تحریم ۱۵۳ میلیارد دلار تجارت خارجی داریم
  • رکورد فروش روزانه سینما شکسته شد
  • ۳ جایزه و یک تقدیر از سینمای ایران در جشنواره مسکو
  • از سینمای متفکر به فیلم های کمدی رسیدیم